• وبلاگ : جزيره روياها
  • يادداشت : نينواي چشم تو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 19 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديدسلام: خيلي خوش آمديد


    سلام دوست با ذوق من خسته نباشي دريك جمله:

    تولدت مبارك

    دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره)

    اروميه مركز هميشه سرسبز وغيور آذربايجان غربي AZERBAIJAN

    rs272@yahoo.com

    Birthday CandlesBirthday Balloon [تصوير: fd5yit.jpg]

    پيامک جديد sms farsi پيامک جديداس ام اس فارسي SMS FARSIمسيج جديد sms farsiپيامک جديد

    نمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادينمايش تصوير در وضيعت عادي

    سلام دوست من با عرض تسليت شهادت حضرت امام حسين (ع) اميدوارم خسته نباشي و ......تولدت مبارك .............با سپاس

    دكتر رحمت سخني از اورميه مركز آذربايجان غربي

    09143471272

    http://www.rs272.com/

    http://www.rs272.parsiblog.com

    + خلوتي 
    سلام عليكم!! هيچكي !! كي مخواستي باشه خلوتي !!! شاكي هستي برگردم !!!؟؟ شوخي كردم ! مگه دست توئه كه من برگردم !! خوبي دايي !!؟ چه خبرآ ؟؟ خوش ميگذره ؟؟ خوب از يادمون بردي ها ؟؟ گله اي نيست !!! خلاصه كه چاكرتيم !!!
    + دومان 
    دايي كجايييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

    سلام دايي شما هم كه بدتر از من پيدات نيست نمي گي دلمون از بس گرفت ديگه كم مونده بپوسه يه سري بزن جدا نگران شدم

    كاش مي شد فرصت رفتن دهي

    تا كنم جان را فداي چشم تو

    موفق باشي

    كيه كه آخر ديوونگيه
    واسه چشات
    كيه جز من كه مي ميره
    واسه لحن خنده هات
    كي برات قصه ميگه شبا كه خوابت نميره
    كيه پا به پات ميآد وقتي كه بارون ميگيره
    كيه وقتي تشنته
    تو ابرا بلوا مي كنه
    اگه يه جرعه بخواي كويرو دريا مي كنه

    يه شب موي تورو به صد تا مهتاب نمي ده
    خودش ميسوزه
    ولي تن به سايه و آب نمي ده

    اون منم كه عاشقونه شعر چشماتو مي گفتم
    هنوزم خيس ميشه چشمام
    وقتي ياد تو مي افتم
    هنوزم مي آي تو خوابم ؛ تو شباي پر ستاره
    هنوزم ميگم خدايا
    كاشكي برگرده دوباره

    باغ با دلهره درحال شكوفا شدن است

    رود با همهمه آماده دريا شدن است

    ابرها لكه دامان زمين را شستند

    خاك در تاب و تب گرم مطلا شدن است

    سر زد از پيرهن پاره شب **يوسف ماه**

    دولت گم شده در معرض پيدا شدن است

    بگسل اي سلسله، اي سلسله ممتد شب

    نوبتي باشد اگر نوبت فردا شدن است

    اي گشاينده ترين دست، كليد تو كجاست

    قفل اين پنجره ها منتظر وا شدن است

    گوش كن، اي شب كر، صحبت صبح و سحر است

    .آفتاب آمده كي فرصت حاشا شدن است

    كاش فرصت رفتن پيدا ميكرديم ...

    سلام آقا دائي... چه شعرهائي..... از خودته يا ديگران ؟!!! چرا ديگه من و گربه ها رو فراموش كردي.. سري نميزني .. حالي نمي پرسي.... نكنه دلگيري.....
    درخت و آتشي ديدم ندا آمد که جانانم مرا مي خواند آن آتش مگر موسي عمرانم
    مپرس از کشتي و دريا بيا بنگر عجايب‌ها که چندين سال من کشتي در اين خشکي همي‌رانم
    بيا اي جان تويي موسي وين قالب عصاي تو چو برگيري عصا گردم چو افکنديم ثعبانم
    تويي عيسي و من مرغت تو مرغي ساختي از گل چنانک دردمي در من چنان در اوج پرانم
    منم استون آن مسجد که مسند ساخت پيغامبر چو او مسند دگر سازد ز درد هجر نالانم
    خداوند خداوندان و صورت ساز بي‌صورت چه صورت مي کشي بر من تو داني من نمي‌دانم

    گر اتش دل برزند بر مومن و کافر زند

    صورت همه پران شود گر مرغ معني پر زند

    عالم همه ويران شود جان غرقه ي طوفان شود

    پيدا شود سر نهان ويران شود نقش جهان

    موجي برايد ناگهان بر گنبد اخضر زند

    هر جان که اللهي شود در لا مکان پيدا شود

    مادي بود ماهي شود از خاک بر کوثر زند

    از جا سوي بي جا شود در لا مکان پيدا شود

    هر سو که افتد بعد از اين بر مشک و بر عنبر زند

    در فقر درويشي کند بر اختران پيشي کند

    خاک درش خا قان بود حلقه ي درش سنجر بود

    به حرمت ِ عشق خود را شکستم
    اما به خاک ِ غربت نشستم
    به انتظار ِ رسيدن ِ تو
    خود را به خاک ِ هر جاده بستم

    اسير ِ عشقم با اين تن ِ سرد
    سر در گريبون در تيره ي درد
    در فصل ِ گلريز تنها گل ِ عشق
    پژمرده و خشک، دلخسته و زرد

    باز يه غروب آشنا.
    رو سايه هاي بي صدا.
    باز يه غريب رهگذر.
    نمي دونه ميره کجا.
    راهي به فردا نداره.
    پنجره رو کم مياره.
    وقتي به بن بست ميرسه.
    يه خط رو ديوار ميذاره.
    رو سايه تنها مي مونه.
    مي خواد بره نمي تونه.
    کاشکي مي شد بياد خونه.
    کدوم خونه بي همخونه.
    باز يه غروب آشنا.
    رو سايه هاي بي صدا.
    باز يه غريب رهگذر.
    نمي دونه ميره کجا.

    با آيينه حرف مي زنه.
    بهش ميگه کي با منه.
    دست روي دستش ميذاره.
    تو فکر غم شمردنه.
    يه دست آشنايي نيس.
    تو خونه ردپايي نيس.
    حتي دريغ از يه صدا.
    گريه که هم صدايي نيس.
    گريه که هم صدايي نيس.

    + خزان 
    مي بينم كه تريپ عوض كردي
       1   2      >